رقابت سیاسی سالم فرصت استثنایی برای خدمت صادقانه است. اولین شرط برای برگزاری رقابت سیاسی سالم، این است که افرادی که می خواهند در این رقابت شرکت کنند، قواعد و قوانین حاکم بر این رقابت را به طور کامل بپذیرند و بدون تفسیر به رای از قوانین حاکم، در این میدان رقابتی حضور یابند. مسلما هر چه این رقابت سیاسی به دور از تنش های سیاسی و نزاع های گروهی باشد، رقابتی سالم و عادلا نه تر خواهد بود. لذا یکی از مولفه های رقابت سیاسی سالم را می توان پرهیز از تنش زایی و تلا ش برای ایجاد ثبات و آرامش در فضای حاکم نام برد.
با توجه به اهمیت انتخابات مجلس هشتم و نقش تعیین کننده آن در معادلا ت سیاسی داخلی و خارجی، شرط اول و اساسی برای حضور در میدان رقابت انتخاباتی در نظام اسلا می، این است که افرادی که برای حضور در این رقابت اعلا م آمادگی می کنند، قوانین جمهوری اسلا می و اصول و مبانی آن را کاملا  پذیرفته و به اصول حاکم بر نظام، التزام و اعتقاد داشته باشند و تمام فعالیت های خود را با معیار قوانین حاکم بر نظام بسنجند. موضوع دیگر در ایجاد فضای رقابتی سالم رفتار صادقانه و خالصانه داوطلبان با مردم و رقبای خود است. اگر می خواهیم فضای رقابتی به دور از چالش و تنش داشته باشیم، داوطلبان باید از دروغ و شایعه پراکنی پرهیز کنند، عملیات روانی انجام ندهند و برای برقراری فضای رقابتی جوانمردانه و عادلا نه تلا ش کنند. نامزدهای انتخاباتی باید به این نکته توجه داشته باشند که در بیان شعارهای تبلیغاتی، شعارهایی را مطرح کنند که به آن اعتقاد داشته و توانایی عملی کردن آنها را داشته باشند نه فقط به صرف بیان این شعارها و جمع کردن رای این مطالب را عنوان کنند.
مولفه اساسی دیگر برای برگزاری رقابت انتخاباتی سالم، این است که افراد مختلف که از گروه ها و طبقات مختلف در این رقابت های انتخاباتی حضور پیدا می کنند، نسبت به فضای موجود آگاهی داشته باشند. این نکته قابل تاکید است که انتخابات در جمهوری اسلا می ایران نه فضای رقابت و برخورد احزب سیاسی و نه نمایش خودساخته که به اسم انتخابات برگزار می شود، بلکه حرکتی است در بستر مردم سالا ری. باید توجه داشت که این اتفاق در بستر مردم سالا ری به وقوع می پیوندد، در نتیجه باید اقتضائات آن نیز مورد توجه قرار گیرد. هر انتخابات دارای سه وجه است. اول: افرادی که نامزد می شوند، دوم: افرادی که انتخابات را برگزار می کنند، سوم: افرادی که رای می دهند. نگاه کلی به این وجوه، از زمینه های لا زم و ضروری برای برگزاری انتخابات سالم است. انتخابات به عنوان تحرک سیاسی فعال و کنشگرانه موثر در چارچوب نظام سیاسی و گستره ملی برای تغییرات مسالمت جویانه و بدون خشونت در سیاستگذاری های عمومی و بعضا تغییرکارگزاران سیاسی و حکمرانان سیاسی است. در تحرک های این چنین باید 3 مولفه  اصلی و اساسی وجود داشته باشد تا بتوان برآن نام انتخابات را گذاشت.
اول: آزد و رقابتی بودن انتخابات،    دوم: منصفانه بودن انتخابات،  سوم: موثر بودن.
در خصوص آزاد و رقابتی بودن باید گفت که بر این مبنا احزاب و گروه های سیاسی که در چارچوب نظام می گنجند و اصول نظام و قانون اساسی کشور را پذیرفته اند و خود را به عنوان یک گروه در چارچوب قانون معرفی کرده اند، باید بتوانند در یک فضای رقابتی سیاسی سالم شرکت کنند. به عبارت دیگر افرادی که به نوعی التزام عملی خود را به قوانین اسلا می کشور به عنوان میثاق عمومی و ملی آن کشور پذیرفته اند و اعلا ن عمومی کرده اند، بدون هیچ گونه مانع و محدودیتی در انتخابات شرکت کنند،  که به دنبال پذیرفتن این تکثر سیاسی است که رقابتی سالم به وجود میآید.
این عامل در درجه اول در قسمت مدیریت انتخابات قابل بررسی است، یعنی مدیریت انتخابات چه در بخش های نظارتی و چه در بخش های اجرایی باید مستقل و بی طرف باشد، به عبارتی دیگر لا اقتضا باشد و برای آن فرق نکند فلا ن جریان سیاسی که با این نهاد نظارتی یا مدیریت انتخاباتی هماهنگی ندارد حق ورود دارد یا ندارد و از سوی دیگر این جریان های سیاسی هم امنیت خاطر داشته باشند که این نهادهای نظارتی نگرش خود را در روند اجرای انتخابات اعمال نمی کنند.
جنبه دوم مسئله منصفانه بودن، از جمله انصاف در استفاده از رسانه ملی به عنوان یک تریبون رسمی است، به ویژه در کشورهایی که رسانه ملی در دست دولت است و گروه های سیاسی مستقل رسانه ای در اختیار ندارند، وظیفه مدیریت رسانه ای سنگین تر خواهد بود. فضای رسانه ای بایدآن قدر منصفانه پی ریزی شود که حتی یک مخاطب غیرسیاسی هم گمان نکند که فضای رسانه به سمت یک جریان سیاسی خاص متمایل است.

جنبه سوم هم عامل موثر بودن انتخابات است. یعنی این که وجدان عمومی جامعه و بخش متفاوت جامعه مانند تشکل ها، جریان های سیاسی مختلف که در فضای انتخابات حاضر می شوند واز حق شهروندی رای دادن استفاده می کنند، تغییراتی را به صورت سازمان یافته و قانونی و در چارچوب ساختار نظام موجود شاهد باشند و نمایندگان آنها بتوانند قدرت ایجاد تغییرات را بر مبنای شعارهایی که می دهند داشته باشند.
اما این که انتخابات صرفا به صورت حضور حداکثری یا مشارکت بالا ی عمومی باشد ولی مطالبات گروه های سیاسی که برآمده از بخش های مختلف و طبقات متفاوت مردم هستند توانایی تاثیرگذاری و ظهور و بروز شعارها را به واسطه  موانع قانونی و فراقانونی نداشته باشند، پذیرفتنی نیست. ما در انتخابات نظام اسلا می قائل به اصالت آگاهی مردم هستیم. موضع  حضرت امام (ره) و مقام رهبری در  این موضوع نیز موید این مطلب است، اولین شاخص که می توان با آن میدان یک رقابت سیاسی سالم را سنجید این است که بازیگران مختلف این میدان چقدر به فهم مردم احترام می گذارند و این که آیا آگاهی مردم را محور برنامه خود می دانند و براساس آن برنامه ریزی می کنند؟
فاکتور دیگری که می توان آن را به عنوان یکی از مولفه های اساسی رقابت سیاسی سالم دانست حاکمیت عقلا نیت به جای حاکم بودن احساس و ظواهر است، این که عقلا نیت حکم کند چه باشد یا نباشد، در این صورت آن چه حرف اساسی را می زند برنامه است. متاسفانه یکی از ایرادات مجلس ما این است که نه می توان قبل از ورود به آن برنامه ارائه کرد و نه می توان بعد از آن این سوال را مطرح کرد که نمایندگان مجلس چه کردند؟ نکته قابل اهمیت بعدی این است که سرمایه و ثروت و پول چقدر حاکمیت دارد و این که در این فضای سیاسی آن کس که بیشتر پول دارد قادر هست راحت تر به کرسی مجلس برسد یا قادر نیست.

يکشنبه بیست و چهارم 3 1388
در نظام مردم سالاری دینی، اتکا به آرای عمومی بستر ورود شهروندان به حوزه های سیاست را جهت استیفای حقوق آنان فراهم نموده است. مردم می توانند به منظور سهیم شدن در قدرت، بر اساس معیارهای حقوقی موجود وارد عرصه رقابت سیاسی شوند. در نظام مردم سالاری دینی، نامزدهای انتخاباتی ویژگیهای منحصر به فردی دارند که این صفات برآمده از آموزه های دینی و اسلامی است و به عنوان وجه ممیزه آن با شرایط رقابت سیاسی در دیگر نظامهای موجود جهان مطرح می باشد.
اگر سیر تبلیغات و رقابتهای انتخاباتی از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون حول محور شعارها، دیالوگهای انتخاباتی و فضای سیاسی موجود مورد بررسی قرار گیرد، به هیچ عنوان با جو حاکم بر عرصه رقابت سیاسی دیگر کشورها قابل مقایسه نیست. حتی در کشورهای مدعی سیستمهای مردم سالاری، رقابتهای سیاسی به دلیل نبود عنصر اخلاق، از مناقشات حزبی فراتر رفته و خشونت انتخاباتی، تلفات جانی و هزینه های سنگینی بر حکومتها تحمیل می نماید. در واقع، موسم انتخابات خلا ء یک فضای روانی آرام را همواره در اذهان عمومی با یک دغدغه ذهنی مواجه نموده است.
جمهوری اسلامی ایران که متأثر از آموزه های وحیانی است، رقابت سیاسی آن نیز جهت کسب قدرت در چارچوب قانون باید ذیل مفاهیم دینی تعریف شود تا جلوه ها و مظاهر فضای انتخاباتی پیوند وثیقی با اصل نظام برقرار نماید. همانگونه که در اندیشه سیاسی اسلام اراده معطوف به قدرت به اراده معطوف به خدمت تبدیل می شود و قدرت به جای هدف به عنوان ابزاری جهت نیل به مقصود بالاتر و والاتری به نام سعادت بشر تغییر نقش و کارکرد می دهد، رقابتهای سیاسی نامزدها نیز قطعاً متغیر تابعی از اصول ثابت نظام می باشد.

1- حفظ وحدت و یکپارچگی
عرصه رقابت سیاسی در کشورمان با وجود کثرت احزاب و جریانهای فکری، بر پایه عدم مغایرت با منافع ملی و امنیت ملی تعریف شده است. حفظ وحدت و انسجام حول محورهای یاد شده در حوزه رقابتها، جزء اصول خدشه ناپذیری است که احزاب براساس آن ضمن نقش آفرینی، با اجتناب از هرگونه مواضع تفرقه انگیز، افکارعمومی را به سوی مشارکت حداکثری جهت تأمین و تضمین ثبات و اقتدار نظام هدایت می نمایند.
نظام مقدس اسلامی به لحاظ صبغه دینی و وجهه منحصربه فرد خود، همواره در معرض قضاوت رسانه ها و تراستهای خبری وابسته به امپریالیسم جهانی قرار داشته است. در مقطع برگزاری انتخابات که یکی از فرازهای نظام جمهوری اسلامی است، مردم بیعت خویش را با حاکمیت از طریق مکانیسم انتخابات تجدید می نمایند و با حضور در پای صندوق رأی، جریانهای فکری موجه و مورد علاقه خویش را گزینش می کنند. به همین دلیل، ارزش و جایگاه مشارکت سیاسی مردم برای دشمنان نظام از اهمیت فوق العاده ای برخوردار می گردد. سامانه شیوه رقابت سیاسی نامزدها نه تنها زمینه هرگونه سوء استفاده و فرصت بهره برداری علیه نظام را از بدخواهان سلب می نماید، بلکه با ایجاد فضای مشارکت سالم، فضای رقابتی در خور شأن نظام را فراهم می سازد. دشمنان با بزرگنمایی کاستیها و نقایص، با ایجاد قطب بندی های کاذب در جامعه، وحدت ملت ایران را نشانه گرفته و با ارایه تحلیلهای ناصواب، اختلاف سلیقه جزیی را که لازمه کار فکری- سیاسی و حزبی می باشد، به عنوان تفرقه بین نخبگان، دولت و ملت مطرح می نمایند. بدون تردید، تضارب آرا و تعاطی افکار در عرصه رقابت نه تنها مذموم و ناپسند نیست، بلکه نشانه بلوغ سیاسی یک جامعه می باشد. ولی باید هوشیار بود و به دشمن اجازه نداد تا از این زاویه با سوء تعبیرهای مورد نظر خود در وحدت و همدلی جامعه تردید و تشکیک ایجاد نماید. انتظار می رود جریانهای سیاسی و رسانه ها که از آنها به عنوان مهندسی افکارعمومی یاد می شود، با تمهیدات شایسته، زمینه همگرایی حول مؤلفه های منافع ملی و امنیت ملی جهت برگزاری رقابتی سالم با حضور گسترده مردم را فراهم نمایند.

2- تبیین به جای تخریب
نامزدها برای معرفی شخص و شخصیت خود، می توانند با ارایه ویژگیها و شاخصها به تبیین خویش بپردازند. اگر آنها در حوزه رقابت سیاسی با تعیین برنامه ها، خط مشی ها، چشم اندازها و افق دیدگاهها، افکار عمومی را معطوف به برنامه های خویش نمایند، ضمن احترام به رقبا، شهروندان با انبساط خاطر و به دور از دغدغه ذهنی، براساس بسته های فکری موجود، برای انتخاب فرد مورد نظر از مانور بیشتری برخوردار می گردند.
جامعه از افرادی که به دنبال ورود به مناصب و قرار گرفتن در مصادر خدمت می باشند، انتظار دارد از هرگونه رفتار و عملکردی که به تخریب رقیب منجر گردد احتراز نمایند، بلکه بدین وسیله شایستگیهای خود و جریان فکری متعلقه را بهتر و بیشتر تبیین نمایند. چنانکه مقام معظم رهبری نیز در این زمینه می فرمایند: «راه ابراز مخالفت با جهت گیریهایی که به نظر انسان اشتباه می آید، اهانت و تخریب نیست بلکه تبیین روشنی ها و تاریکی ها، آن هم بدون نام آوردن از اشخاص است.» لذا نامزدها با رعایت تقوای سیاسی می توانند ضمن ارایه راهبردها، وزن سیاسی- اجتماعی خویش را نیز در معرض محک وجدان عمومی قرار دهند تا مردم براساس معیارهای پذیرفته شده، افراد شایسته را برای یک دوره کاری انتخاب نمایند.

3- واقع نگری شعارها
در عرصه رقابت سیاسی نامزدها باید با ارایه شعارهای متین و متقن، اهداف خود را به شهروندان اعلام نمایند تا از این طریق کانال ارتباطی بین اقتضائات و شرایط کاری، نیازها و انتظارات مردم و برنامه های آنان برقرار گردد. اما نکته قابل ذکر، شعارهایی است که بعضاً به دلیل نبود کار کارشناسی و تطبیق نداشتن آن با ظرفیتهای قانونی، امکان تحقق پیدا نمی کند و آحاد جامعه آنها را شعارهای موسمی می دانند که در فصل انتخابات دارای تاریخ مصرف هستند و به سرعت پس از انتخابات منقضی می شوند. به نظر می رسد باید شعارها و برنامه ها براساس واقعیتهای موجود و ظرفیتهای قانونی، تدوین و اعلام شود تا مردم بین برنامه های اعلامی نامزدها و شرایط عینی جامعه بتوانند پیوند منطقی برقرار نمایند. لذا شایسته است نامزدها و جریانهای فکری مرتبط، فضایی منطقی و سالم را ایجاد نمایند تا مردم به عنوان صاحبان اصلی کشور بتوانند در یک بستر رقابتی سالم نامزدهای شایسته و اصلح را برای مناصب کشور انتخاب کنند.
امید است با در نظر گرفتن تأملات مذکور، شاهد برپایی انتخاباتی با میزان مشارکت بالا باشیم. بدون شک، قاعده بازی رقابت سیاسی در آموزه های دینی بر مبنای رهیافت قدرت محور نیست؛ بلکه مصدر قدرت بستر مدیریت امکانات و فرصتها جهت بهره وری شهروندان است.
در این طرز تلقی، دستیابی به مصادر امور با هر ابزاری فاقد مشروعیت است و افراد بر مبنای توانمندیهای علمی و شایستگیهای معنوی، از طریق پروسه دموکراتیک شانس حضور خویش در پذیرش مسؤولیتهای خدمت را در معرض قضاوت آرای عمومی قرار می دهند.
بدین ترتیب، از این منظر ورود به عرصه انتخابات با نگاه تخریبی و نفی رقیب، امری کاملاً مطرود و مردود قلمداد می گردد.
يکشنبه بیست و چهارم 3 1388
X